• وبلاگ : نسيمي از بهشت ...
  • يادداشت : بازي عاشقي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 12 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    باسلام

    با سلام
    گرچه روزي تلخ‏تر از روز عاشورا نبود
    آنچه ما ديديم جز پيشامدي زيبا نبود
    عشق مي‏فرمود «بايد رفت‏» مي‏رفتند و هيچ
    بيمشان از تيرهاي تلخ و بي‏پروا نبود
    خيمه‏ها از مرد خالي مي‏شد اما همچنان
    اهل‏بيت عشق در مردانگي تنها نبود
    آفتاب ظهر عاشورا به سختي مي‏گريست
    کودکان لب تشنه بودند و کسي سقا نبود
    آسمان مي‏سوخت از داغي که بر دل داشت، آه!
    کودکي آتش به دامن مي‏شد و بابا نبود
    کاروان کم کم به سمتي ناکجا مي‏رفت و کاش
    بازگشتي اين سفر را، باز از آنجا نبود
    التماس دعا