نه مسافرم... نه مقيم
من معتبدم! تبعيد شده ام...
همين.
اي نبخشوده گناه پدرم آدم را
به گناهان نبخشوده قشم دلتنگم
دلم براي پرواز تنگ شده! بال هايم كجاست پس؟
كجاست كبوتري كه قرار است راه راست گم كرده ام را به من نشان دهد؟!
كجاست موعود وعده داده شده؟! كجاست مرحم اين حريم؟
كجاست مرهم زخم هاي فراق؟
حالا كه طولاني شده عطش ما... كاش بيايد...
طوري كه بشناسيمش! ببينيمش! ببوييمش!
سلام آبجي گله
همه خوابند و من ...
اين روزها خيلي خيلي هوائيم...
چند شبه خواب كبوتر مي بينم...
جند روزه خيلي ....
دعا كن پيدا شم
سلام دوست من وبلاگت خيلي زيبا شده
دلتنگ نوشتنم . . .در کلبه کوچک ما منتظريم
سلام
ماشالا سكوتت چه زود تموم شد!!! ميگم اصلا تو سكوت نكني بهتره هاااااااااا:دي
پس جمعه ميخاي بري؟!؟!!؟
سلام بچه آخوند خوب حال مي كنيا اما
در ميان ابرها لانه مساز باران هميشه آرام نيست