سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسم الله الرحمن الرحیم

 

چند روز قبل یکی از دفترچه یادداشت های عمو جانم رو پیدا کردم . یادداشت های زمان جنگ . در واقع چرک نویس نامه هایی که قرار بود پست کنه. تاریخ یادداشت اولش برای سال 64 بود. از اونجا که اونها همه بچه های کم سنی بودند که از مدرسه و دبیرستان فرار کرده بودند و جبهه رفته بودند و نامه هاشون رو هم از روی هم کپی می کردند، اوضاع نامه نگاریشون افتضاح بود . طوری که با خوندن دو تا از نامه های اول دفترچه از خنده روده بر شده بودیم . دیدم بدک نیست این نامه ها رو توی وب بذارم تا هم عده بیشتری بخونند و فیض ببرند و هم در طول زمان در اثر پوسیدگی و حوادث از بین نروند ...

اصل نامه را با فونت بُلد می نویسم .

 

نامه ای به دوست

از طرف : ی. ر

 

حضور محترم آقای محمد سلام . پس از تقدیم عرض سلام امیدوارم (در سایه  عنایت) خداوند متعال(سالم و سلامت باشید) شما نیز( گویا جواب نامه دوستش است که سلام رسانده) سلام گرم و خالصانه این برادر حقیر شما (ضمیر اضافه! دست و دلبازی است دیگر چه می شود کرد !!!) را با دلی پاک و مخلص (من نمی دانم این کلمه مخلص اینجا چه نقشی دارد؟) از مهر و دوستی از فرسنگها راهی دور بر روی برگ کاغذی ناقابل در دل یک قاصدک سفید قرار می گیرد (عجب متن ادبی ای!) و به نزد شما می رسد، پذیرای آن بوده باشید انشاءالله . (عجب جمله بندی ای !!)

 

باری ، دوست گرامی به پایان نامه رسیدم . دیگر نامه جا ندارد تا برایت بیشتر بنویسم .(دروغ نوشته! چون تازه رسیده بود به نصف برگه نامه!) بیشتر از این مزاحم وقت عزیز شما نمی شوم و شما را بخدا می سپارم . (به این می گویند پرهیز از پرگویی !!!) 

 

خداحافظ .

شب 4 شنبه / امضا : ی.ر     13/9/64

 

بعد نوشت.....................................................

نکته : نامه عینِ عین نسخه خطی نوشته شده . بدون حذف بدون سانسور .

نکته : هرچند دیر شده ولی روز بسیج تبرک می گم .

نکته : به دلیل سکته قلبی و مغزی کامپیوترم، وب نویسی تا اطلاع ثانویه تعطیل شد و مدتی در خدمت دوستان عزیز نیستم بهتره شما بخوانید ( دوستان گرامی از شر بنده خلاص خواهند بود ). راستش آپ کردن وب از حوزه حال نمی دهد . اصلا ...

نکته : تازه توی جشنواره وبمون برگزیده شده بود می خواستیم بنشینیم دوستان بیایند تبریک بگویند که از همه شان سلب توفیق شد!!!!

نکته: ولی خودم به حاج محسن، حاج اقا داوود آبادی (که حضوری هم تبریک گفتم ) حاج حمید و همسر گرامیشان و دریادلان عزیز(که به ایشون هم حضوری تبریک گفتم) و مدیر وب شلمچه اقای نیاکی(اگر درست نوشته باشم) و همه دوستانی که برگزیده شدن تبریک عرض میکنم .

 

یاعلی.

 


نوشته شده در  جمعه 86/9/9ساعت  9:52 صبح  توسط گنجشک کوچک 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
او خواهد آمد
زمان بازگشت ارباب...
[عناوین آرشیوشده]