• وبلاگ : نسيمي از بهشت ...
  • يادداشت : نامه اي به دوست
  • نظرات : 1 خصوصي ، 44 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام.

    1. ممنون از اظهار لطفتون.

    2. من هيچ ايميلي در باب شروع چهله دريافت نكردم. براي خودم هم جاي سواله! امرزو نوبت شهيد علوي بود كه من بنامش ثبت نام كردم. قبل از خوندن زيارت، رفتم سر مزارش. تابستونها هر وقت ميرم هميشه يه وجب خاك رو مزارش هست. كسي نمياد زيارتش. يعني كسي رو نداره. زمستونها هم سنگ مزارش رو هميشه برف پوشونده (زمستون تبريز شروع شده با نيم متر برف!)... يخ بسته بود سنگ مزارش... گريه ام گرفت بخاطر مظلوميت و غربتش. بعد از عقدش رفت سوسنگرد و اونجا شهيد شد. 21 سالش بود.

    3. از سادگي و متن بي سوادانه نامه لذت بردم...

    بذار ما بريم دكترا بگيريم و بقول مرتضي، «قبرستان نشين عادات سخيف باشيم» ولي اونا نامه رو خنده دار بنويسن و «عند ربهم يرزقون باشند».

    صفائي ندارد ارسطو شدن...خوشا پر كشيدن پرستو شدن