سلام عليكم حاج خانم هر كاري را آغاز و پايانيست
و پايان كار زيباتر و شيرينت تر از آغاز خواهد بود اگررررررررر. رضاي دوست و وجداني آرام را در نهايت كار حس كني..يا حق
سلام عليكم
كاملا اتفاقي دنبال مطلبي بودم به پست شما برخوردم اول فكر كردم يك حضرت طلبه آقا هستند بعد با خواندن مطلب متوجه شدم حضرت طلبه خانم هستند. اميدوارم روز به روز شاهد رشد حوزه علميه حضرات خانومها باشيم ان شاء الله از لحاظ ادبي نوع بيانتون خوبي جاي پيشرفت داره اما اين نوع ادبيات نوشتاري براي حضرت خانوم اونهم از نوع طلبه ....؟؟؟؟؟؟ شما بفرماييد. چند انتقادم در مورد مطالب داشتم البته يه بار خواندم شايد اگه بيشتر بخونم چيز هاي جديدي هم بدست بياد. ناراحت كه فكر نكنم بشد چون بحث طلبگيه (شما كه بهتر مي دونيد) از صراحت لهجه هم معذرت اميدوارم دلتون نشكنه البته اگه شكست التماس دعا(چون در كوي ما شكسته دلي مي خرند و بس بازار خودفروشي ...) خوشحال مي شم به وب ما هم سر بزنيد تو همين واديه يكم بيشتر يكم كمتر . در مورد انتقادها هم اگه مايل بوديد بعدا منتظر انتقادات شما هستيم يا علي
سلام
دستگاه انديشه انسان طوري آفريده شده است که اگر روح انسان از نظر عاطفي، رنگ به خصوصي داشته باشد نمي تواند حقايق را آنچنان که هست ببيند، بلکه مطابق آن رنگ مي بيند. امام علي عليه السلام (ع) در نهج البلاغه خطبه 109 چه زيبا مي فرمايد : «من عشق شيئا اعشي بصره و امرض قلبه، هر که عاشق چيزي شد آن چيز ديده اش را کور و دلش را بيمار سازد».
يکي از آن چيزهايي که به روح انسان رنگ مي دهد و وقتي رنگ داد انسان درست نمي تواند ببيند عشق و علاقه است. آدمي به هر چيزي که عشق بورزد نسبت به آن تعصب پيدا مي کند. اگر عشق و تعصب پيدا شد انسان نمي تواند شي ء را آنچنان که هست ببيند. نقطه مقابل، بغض، دشمني، کينه و نفرت است. اگر انسان نسبت به چيزي کينه و نفرت داشته باشد همان کينه و نفرت، رنگي براي روح انسان مي شود و انسان نمي تواند شي ء را آنچنانکه هست ببيند. عاشق، محبوب زشت خودش را زيبا مي بيند.
كربلايي باشيد
به نام خدا
سلام خانم خوبيد؟
ايده جالبي بود كه در عين اينكه وقت به روز كردن وبلاگمون رو نداشتيم مختصر نوشتيم و دعوتتون رو اجابت كرديم .
و باز هم از آشنايي با شما خوشحاليم.
پيروز و پرشور باشيد!
سلام خواهر خوبم
از اينكه با خواهر خوبي چون شما آشنا شدم بسيار خوشحالم
هرچند مدت كوتاهي دور بودن از اين فضا باعث شده از شما هم دور باشم.اما خوندن پست هاتون رو از دست ندادم و دعا گوتون بودم
خوشحالم به اون چيزي كه مي خواهيد رسيديد هر چند كه اينجا اول راه است و ادامه آن شيرين تر . ما را هم دعا كنيد كه با ورود به دانشگاه از اهدافمان دور نشويم.آرزو مي كنم هميشه طلبه واقعي باشيد. يا علي
راستي من از ليت چهله آگاه نشدم . از كجا بايد مطمئن شم هستم تو ليست يا نه؟
عليكم السلام .
خير ابهامي نيست ، از اولش هم نبوده .
حالا هم كه با فرمايشات شما عرايض بنده روشنتر شد ، براي طالب علم را عرض مي كنم ، نه طالب علم بقول شما را كه بقول شما مثل تبليغ ايندو هم باهم فرق دارند ، طالب علم با طالب علم بروزن تبليغ با تبليغ !!!! بقول شما را عرض مي كنم .
يا زهرا
سلام اي دوست عزيز
سايت من هم مانند تو يك سايت مذهبي هست و هدف من هم نشر فرهنگ اسلامي .
اگر كه خواستي همانند من ( بنر سايت شما را در سايتم قرار دادم )
لوگوي ما را قرار بده
دوست عزيزو مهدوي سلام
اول ولادت باسعادت هفتمين امام راستين امام موسي کاظم سلام الله عليها را به ساحت منور حضرت بقيه الله الاعظم ارواحنا له الفدا و همه شيعيان و منتظران حضرتش و به شما دوست عزيز تبريک و تهنيت عرض مي کنم
و دوم گلگي کنم که سايتون سنگين شده و به من ديگه سر نمي زنيد
يا علي
سلام.درسته و چون طلبه نيستم نمي تونم ديد درستي از فضاي حوزه و اين مسائل داشته باشم و مطلب قابل استفاده اي بنويسم. ولي عن قريبه که بشم! لباس شريف خدمت به دين توي خاندان ما از يک نسل پيش به اينور رو زمين مونده و يه با غيرت تو فاميل پيدا نشده که بره اين لباس رو به تن کنه. راستش توي حرم امام رضا (ع) با خودم عهد کردم که به مجرد اتمام تحصيلات دانشگاهي (که ديگه خيلي طولاني شده) به تصميمي که چند ساله دارمش عمل کنم و اگه خدا بخواد وارد حوزه بشم. انشاء الله وقتي وارد شدم ميام يه چيزي مي نويسم!
.................................................................
البته الان هم بي حرف نيستماااااا. مطلب زياده براي گفتن ولي شايسته تره كه دوستان طلبه بنويسن ما بخونيم.
سلام خواهرم
آقاي غلامي حالا هي بگو زن ها كم عقلند پس اين چيه با اين قلمش؟
خب البته گفته اند ما من عام و ...بقيه اش رو يادم رفتم.!
جسارت منو ببخشيد فقط براي رفع خستگيتان بود.
اينهم يادگاري ما:
امام زينالعابدين (ع) فرمودند: هر کس عالم و حکيمي نداشته باشد که او را ارشاد کند هلاک ميشود. انسان بايد در دو چيز استاد داشته باشد يکي اخلاقيات و ديگر عُرفيات.اگر درس بخواني و استاد اخلاق نداشته باشي، بر فرض آيةالله هم بشوي نَفْس تو هم، آيةالله ميشود آنوقت بيچاره ميشود. همانطور که به دکتر ميروي و دستور رژيم غذايي ميگيري بايد پيش استاد بروي و دستور اخلاق بگيري، بايد استاد باشد که نزد او بروي که باد کبر و غرور تو را خالي کند، فکر نکني حالا که اين کتابها را ميخواني به جايي رسيدهاي و حتماً مورد تأييد امام زمان (عج) قرار گرفتهاي. حضرتآيةاللهالعظمي حاج شيخ عبدالکريم حائري (ره) فرمودند: وقتي شخصي طلبه ميشود مانند انگور است که بر اثر جوشاندن نجس ميشود و راه پاک شدن آن، ثٌلثان است، پس بايد طلبه استاد اخلاق بگيرد و خود را تزکيه کند زيرا علم و دانش و مدرک آدمي را مغرور و متکبر ميسازد و يک طلبه بايد آنقدر تلاش کند و بجوشد تا دو سوم او يعني صفات و اخلاقِ بد او بخار شود و از بين برود تا اينکه بتوان از او استفاده کرد. اما مواظب باش گرفتار نااهل نشوي، گرفتار اين سيم وصليها نشوي، اگر کسي پيدا شد که دلش ميخواهد همه بفهمند آدم خوبي است و فکر ميکند سيمش وصل است، به او اعتماد مکن اگر کسي واقعاً سيمش وصل باشد به کسي نميگويد. درس اخلاقي که شما را بيحال کند، چرتي کند، شل و وِِل کند و شما را از درستان بيندازد، درس اخلاق نيست. ما اگر قدري خوب بشويم و نيتمان را درست کنيم استاد خوب هم گيرمان ميآيد. آيتالله احمد مجتهدي تهراني
سپاسگزارم
سلام.
نوشته که براي آقايون نبود. پاي کار هم که دعوت نشدن. کلي حرف بود که مي خواستم بگم و موند سر دلم.