بسم الله الرحمن الرحیم
در پست قبل از ویروس گفتیم ، اما مباحثی باقی ماند که لازم دیدم به آنها اشاره بشه...
پلان اول ـ صبح جمعه ، دعای ندبه یا ظهر عرفه ، دعای عرفه شاید هم عصر جمعه ، دعای سمات یا ...مداح مجلس شور و حال زیادی به مجلس داده... از ناله های فراق می گه و از دوری رخ یار . با صدای زیبایی می خونه : همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی *** چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی ... و ادامه می ده اقا جون می دونم که تو مجلس مایی ... خوش به حال کسی که امروز اقاشو ببینه ! سعی خودتو بکن ... اگه امروز اقاتو نبینی بدبختی ها!!!! .... جوانک از عمق وجودش ناله می زنه و با تمام قلبش اشک می ریزه : اقا جونم ! اقام !... آق.... گریه امانش نمی ده ... ولی آیا اون مولاش رو می بینه ؟!
متاسفانه یه طیف آدمهایی که به این مرض ملاقات گرایی دامن می زنن یک سری از همین افراد به اصلاح مداح هستند . که بدون فکر کردن به اثرات جانبی حرفهایی که می زنند ، فقط و فقط برای شور پیدا کردن مجلس و اینکه به اصطلاح فاز بیشتری بدن حاضرند هر حرفی رو بزنن. همانطور که در ایام محرم هم شاهد کفر گویی های بعضی هاشون هستیم ...
پلان دوم ـ صبح جمعه بعد از دعای ندبه یه گزارش پخش می شه؛ گزارشگر از افرادی که از مجلس دعا خارج میشن می پرسه؟ اگه الان توی این مجلس اقا رو ببینی چی بهش می گی؟...
این هم یکی از کارهای خطرناکه که صدا و سیما بهش دامن می زنه ، که مردم صرف دیدن اقا برن مجلس دعا و توسل و ...
ـ حالا اصلا ببینیم اصل تشرف ممکن هست؟ که این همه آدم برای رسیدن به چنین فوزی اینطور خودشون را به آب و اتش می زنند؟
جواب : بله ، مواردی هست که فرد در اثر طهارت نفس و روح این امکان برایش حاصل می شود البته اینطور هم نیست که هر وقت بخواد امام رو ببینه که اگر کسی چنین ادعایی رو کرد قطعا کاذب است . پس اصل تشرف ممکن هست اما به قول اصولی ها ، اصل اولیه عدم تشرف است !
ـ چرا؟!
جواب:چون امام غائبند و غیبت اقتضا می کند که نشود امام را دید. اگر بشود که دیگر امام غائب نیست !...
اما ذکر یه نکته رو اینجا لازم می دونم و اون اینکه ؛ ملاقات با حضرت بزرگترین افتخار و نعمت عظمایی برای ماست . و بنده با طرح این مباحث قصد کوبیدن این مسائله رو ندارم . منتهی به این سوال بنده جواب بدین که آیا ما مکلف به تلاش برای دیدن حضرت شده ایم ؟؟؟ از ما خواسته شده که برای دیدن ایشان تلاش کنیم ؟؟؟ نه ولله ! شما برین پیش آقای بهجت ، پیش آقای جوادی آملی ، آقای حسن زداه آملی و ... و این سؤال رو بپرسین . بیشک می فرمایند که : چنین رسالتی به دوش ما گذاشته نشده است . حتی در بعضی از تشرفات قطعی هم اقا به این مسئله اشاره کرده اند .
قضیه پیرمرد قفل ساز رو که می دونید ؛ اقا به اون شخصی که خیلی در پی ملاقات با ایشون بودن چی می فرمایند ؟ می فرمایند مسلمان باشید من به دیدن شما می آیم .
پدر آیة الله سیستانی ، که خدمت اقا می رسن و اقا برای تشیع جنازه یه خانمی امده بودن ، آقا به ایشون چی می فرمایند ؟ می فرمایند مثل این خانم باشید من به دیدنتان می آیم (اون خانم به خاطر حفظ حجابشون 7 سال در دوره رضاخان خانه نشین شده بودند...)
ـ خب حالا که ما رو ممنوع الملاقات کردین ، پس چرا در ادعیه از روئیت امام زمان صحبت شده و به عنوان آرزو [1]مطرح شده و از خدا این مسئله درخواست شده[2] ؟؟؟
جواب : اون چیزی که در ادعیه به عنوان روئیت آمده ، منظور ظهور است وگرنه چه لزومی داره که این نسخه برای همه پیچیده بشه در اون صورت غیبت معنایی نخواهد داشت ....
اما برسیم به آسیب هایی که از این عمل برای انسان پیش می آد یعنی عوارض ناشی از نفوذ این ویروس در منتظران .
1ـ باز ماندن از وظیفه اصلی ؛ وظیفه اصلی ما در این دوران چیه ؟ زمینه سازی ظهور ، اماده کرده خودمون ؛ اگر ما صرفاً به دنبال دیدن حضرت باشیم ، پس وظایف منتظران رو چه کسی انجام بده ؟ قبلا هم گفتم ، ظهور یک امر خارق العاده نیست که همه چیز رو به عهده ی خدا بذاریم . نیاز به زمینه سازی داره برای همین این همه در روایات بر زمینه سازی ظهور و انتظار پویا تاکید شده و اجر متنظران هم سنگ اجر شهدا و مجاهدان راه حق شمرده شد .
وقتی شخص به آنچه که وظیفش نیست می پردازه ، اون چیزی که وظیفش هست روی زمین می مونه .. این باعث به تأخیر افتادن ظهور می شه ....
2ـ به وجود آمدن تزلزل اعتقادی در افرادی که موفق به دیدن حضرت نشده اند ؛ نسخه می پیچند که فلان ایه قران رو اگه چهل شب صد بار بخونی ، یا اگه چهل شب بری جمکران و یا...به جون بچم اقاتو می بینی !!!!!
پلان سوم : جوانک اصفهانی در آروزی دیدن روی ماه مولایش می سوزد ... به هر دری زده ... دعا .. توسل.. ورد ... ذکر ... تا اینکه بهش می گن چهل شب جمعه برو جمکران ، اقا رو می بینی ... رد خور نداره ... خیلی ها کردن جواب داده ... جوانک چهل شب جمعه از اصفهان می کوبه و می ره قم ، جمکران . توی گرمای شدید ، سرمای استخون سوز ، چه مشکلاتی که براش پیش نمی آد ، چقدر براش هزینه داره ... چقدر بخاطر این کار متلک شنیده ... چقدر از وقت مفیدش رو برای این کار گذاشته ... چهل جمعه تمام میشه ... می خواد اقا رو ببینه و از سختی ای که توی این مدت کشیده براش بگه ... ولی خبری نمی شه .... به هر دری می زنه .... صبر می کنه .... ولی....
این جوان یکی از کسانی است که منکر وجود امام زمان شده است .... یکی از کسانی که مهدویت را از ریشه زده و منکر اصل اون شده . عقاید مسمومش هم طرفدارانی داره ...... اما ایا اگه ما امام رو نبینیم دلیل بر نبودن ایشونه ؟؟؟
نتیجه : یک سری جلساتی که بعضی افراد سود جو می ذارن که این ورد رو بخون ، این کار رو بکن ، چهل شب جمعه برو مسجد جمکران تا اقاتو ببینی همه دامن زدن به این مرض و افزایش دادن حیطه عمل این ویروسه ...
3ـ در دام فرصت طلبان وشیادان افتادن ؛ کسانی که مدام در پی این مسئله هستند دچار توهم می شوند و در دام افراد سود جو می افتند و فرقه هایی درست میکنند که ...
ـ چرا توهم ؟
جواب : تا حالا استهلال کردین ؟ وقتی می خواین ماه رو ببینیم انگار ماه با ما بازی میکنه ؛ یه لحظه اینجاست یه لحظه دیگه میره اون ور اسمان ، ولی نیست . یکی از متخصصان استهلال اشاره می کرد که افردا بسیاری که در اول و اخر ماه رمضان ادعای روئیت هلال رو می کنند دچار توهم شده اند !!!
گاهی هم ممکنه ملاقات صورت بگیره ولی با خود امام نه با اعوان وانصار ایشون . چون در روایت داریم که 30 نفر در اطراف ایشون هستند. و ممکنه که آنها رو دیده باشه و بیشتر کسانی که به دنبال این مسئله هستند در این دام (توهم) می افتند .
پلان چهارم ـ مرد جوان در قم یک گروه تشکیل داده . هر فقیری که وارد قم می شه اون و دوستانش شناساییش می کنن و آب و غذاش رو فراهم میکنند . توی سرمای زمستون کشیک می دن توی گرمای تابستون عرق می ریزن و مراقبن هر فقیری که وارد قم بشه باید ازش حمایت کنند . بعد یه مدت به این فکر می افتن که کارهاشون رو ببرن زیر نظر امام زمان . مرد جوان که رئیس گروهه به دنبال دیدن امام زمان می ره .... چهل جمعه جمکران .... نه بی فایده است .... یکی بهش میگه که اگر یک سال هر شب هزار بار سوره قدر رو بخونی اقا رو می بینی .... یک سال تمام با توجه کامل ، این کار رو می کنه .... ولی بی فایده است .... به این فکر می افته که حتما به خاطر گناهان زیاده منه که این توفیق حاصل نمی شه .... توبه و استغفار و انابه و توسل.... نه بی فایده است .... همه درها بسته است... یک روز موقع ورود به مسجد پیرمرد ژنده پوشی رو می بینه مقداری به او کمک و می کنه و ازش میخواد براش دعا کنه . پیرمرد تیری در تاریکی می اندازه و میگه : من نوری توی پیشانی شما می بینم شما قراره فرد مهمی بشی ... جوانک که مشتاق شده از پیر مرد می خواد بیشتر براش توضیح بده .... پیر مرد هم که رگ خواب این جوان رو به دست اورده شروع به بافتن اراجیف می کنه .... جوانک احساس می کنه پیر و مرادی رو که دنبالش بوده یافته .... پیرمرد میشه رئیس گروه .... بعد یه مدت تشکیلات می شه هرمی ... پیر مرد در راس هرم ... جوانک معاون و وزیر اون و باقی افراد گروه رو از دیدن پیر منع می کنه و این حق رو برای خودش محفظ می دونه ... یه مدعی پیدا میشه .... همسر این مرد جوان که می خواد با پیر رابطه داشته باشه ... بعد هم برادر خانمش .... یه شب توی قم یه عده از بچه های مذهبی با قمه و چاقو می افتن به جون هم ... سر پیرمردی که پیر و مرادشون بوده .... با اقا ارتباط داشته ..... راهنماشون بوده .... ولی جالب اینجاست که اون پیرمرد حتی بلد نبوده نماز بخونه ... یا حتی یه آیه قران رو تلاوت کنه .....
نکته دیگر هم اینکه مایی که این همه برای این مسئله تلاش می کنیم اصلا به تربیت نفس فکر کردیم . امدیم و تشرف حاصل شد و اقا رو دیدیم ولی اقا موقع گناه کردن امدند سراغ ما ! حسابی فاز می ده نه؟!!! ...این طور فکر نکنیم که چون ما اقا رو نمی بینیم ایشون هم ما رو نمی بینه و وقتی ما رو می بینه که ما هم ایشان رو روئیت کنیم .
امان ز لحظه غفلت که ناظرم هستی....