سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 بسم رب الحسین علیه السلام

نمایش تصویر در وضیعت عادی   «تولد یک عشق آسمانی»نمایش تصویر در وضیعت عادی

شانزده ابان گاردی ها جلوی تظاهرات را گرفتند . ما فرار کردیم . چند نفر دنبالمان کردن . چادر و روسری را از سر من کشیدند و با باتوم می زدند به کمرم. یه لحظه موتورسواری که از انجا رد می شد،دستم را از ارنج گرفت و من را کشید روی موتورش . پاهایم می کشید روی زمین . کفشم داشت درمی امد . چند کوچه آن طرف تر نگه داشت . لباسم از اعلامیه باد کرده بود و یک طرفش از شلوارم زده بود بیرون . پرسید «اعلامیه داری؟»کلاه سرش بود.
صورتش را نمی دیدم . گفتم «آره»
گفت «عضو کدام گروهی؟»
گفتم«گروه چیه؟این ها اعلامیه ی امامند»
کلاهش را بالا زد.
- تو اعلامیه ی امام پخش می کنی؟
به م بر خورد. مگر من چه م بود ؟ چرا نمی توانستم این کار را بکنم؟
گفت:«وقتی حرفهای امام روی خودت اثر نداشته، چرا این کار را می کنی؟این وضع است آمده ای تظاهرات؟»و رویش را برگرداند .
من به خودم نگاه کردم . چیزی سرم نبود . خب،آن موقع که عیب نبود،تازه عرف بود.
لباس هایم هم نامرتب بود. دستش را دراز کرد و اعلامیه ها را خواست . به ش ندادم . گاز موتور را گرفت و گفت«الآن می برم تحویلت می دهم !»
از ترس،اعلامیه ها را دادم دستش . یکیش را داد به خودم . گفت «برو بخون،هر وقت فهمیدی توی اینها چی نوشه ، بیا دنبال این کارها »
نتوانستم ساکت بمانم تا او هرچه دلش می خواهد بگوید . گفتم «شما که پیرو خط امامید، امام به شما نگفته زود قضاوت نکنید؟اول ببینید موضوع چیه، بعد این حرف ها را بزنید . من ، هم چادر داشتم هم روسری.آن ها از سرم کشیدند»
گفت«راست می گویی؟»
گفتم «دروغم چیه؟ اصلا شما کی هستید که من به شما دروغ بگویم ؟»
اعلامیه ها را داد دستم و گفت بمانم تا برگردد، ولی دنبالش رفتم ببینم کجا می رود و چه کار می خواهد بکند. با دو سه تا موتورسوار دیگر رفت همان جا که من درگیر شده بودم. حساب دو سه تا از مامورها را رسیدند و شیشه ماشینشان را خرد کردند. بعد او چادر و روسریم را که همان گوشه افتاده بود، برداشت و برگشت .
نمی خواستم بداند دنبالش آمده ام . دویدم بروم همان جایی که قرار بود منتظر بمانم ، اما زودتر رسید . چادر و روسری را داد و گفت «باید می فهمیدند چادر زن مسلمان را نباید از سرش بکشند.»
اعلامیه ها را گرفت و گفت «این راهی که می ایی ، خطرناک است. مواظب خودت باش . خانم کوچولو ....»و رفت.

«خانم کوچولو !»بعد از آن همه رجزخوانی ، تازه به او گفته بود «خانم کوچولو».به دختر نازپروده ای که کسی بهش نمی گفت بالای چشمت ابرو است. چادرش را تکاند و گره روسریش را محکم کرد. نمی دانست چرا،ولی از او خوشش امده بود . در خانه کسی به او نمی گفت چه طور بپوشد،با چه کسی راه برود ، چه بخواند و چه ببیند ، اما او به خاطر حجاب مؤاخذه اش کرده بود ،حرفهایش تند بود . اما به دلش نشسته بود .

گوشه ذهنم مانده بود که او کی بود. منوچهر بود ‍‍؛پسر همسایمان ، اما هیچ وقت ندیده بودمش . رفت وآمد خانوادگی داشتیم ، اسمش را شنیده بودم، ولی ندیده بودمش . یک بار دیگر هم دیدمش . بیست و یک بهمن از دانشکده پلیس اسلحه برداشتیم . من سه چهار تا ژ- سه انداختم روی دوشم و یک قطار فشنگ دور گردنم . خیابان ها سنگربندی بود . از پشت بام ها می پریدیم . ده دوازده تا پشت بام را رد کردیم . دم کلانتری شش خیابان گرگان،آمدیم توی خیابان. آنجا هم سنگر زده بودند. هر چه آورده بودیم دادیم . منوچهر انحا بود . صورتش را با چفیه بسته بود . فقط چشم هاش پیدا بود . گفت :«باز هم که تویی؟»
فشنگ ها را از دستم گرفت . خندید و گفت«اینها چیه ؟با دست پرتشان می کنند؟»
فشنگ دوشکا با خودم آورده بودم . فکر می کردم چون بزرگ اند ، خیلی به درد می خورند.
گفتم «اگر به درد شما نمی خورد، می برمشان جای دیگر .»
گفت«نه ،نه . دستتان درد نکند. فقط زود از اینجا بروید .»

نمی توانست به ان دو بار دیدن او بی اعتنا باشد . دلش می خواست بداند او که ان روز مثل پر کاه بلندش کرد و نجاتش داد و هر دو بار آن همه متلک بارش کرد، کیست. حتی اسمش را هم نمی دانست . چرا فکرش را مشغول کرده بود؟شاید فقط از روی کنجکاوی.... خودش را متقاعد کرد که دیگر نمی بیندش . بهتر است فراموشش کند، ولی او وقت و بی وقت می آمد به خاطرش...

بیست و دو سال بعد ....
از در که وارد شد ، منو چهر را دید. چشم هاش را بست. گفت «تو را همه جوره دیده م . همه را طاقت داشتم ، چون عاشق روحت بودم، ولی دیگر نمی توانم این جسم را بیینم .»
صورت به صورتش گذاشت و گریه کرد . سر تا پاش را بوسید ... با گوشه روسری صورت منوچهر را پاک کرد و آمد بیرون.
دلش بوی خاک می خواست . دراز کشید توی پیاده رو و صورتش را گذاشت لب باغچه ی کنار جوی آب . علی زیر بغلش را گرفت ، بلندش کرد و رفتند خانه. تنها برمی گشت (بدون منوچهر) چقدر راه طولانی بود. احساس می کرد منوچهر خانه منتظر است . اما نبود... هدی آمد بیرون. گفت«بابا رفت ؟» و سه تایی هم را بغل گرفتند و گریه کردند.

مدتی بود که یه احساس دینی نسبت به شهید مدق می کردم .دوم آذر که سالگرد شهادت ایشون بود نبودیم . اما حالا امیدوارم از ما راضی شده باشند . مطالب بالا رو از کتاب «اینک شوکران » خدمتتون تقدیم کردم . مطالعه این کتاب رو به همه دوستان توصیه می کنم . داستان تولد یک عشق ابدی و اسمانی ....

نکته :دوستانی که میان سر می زنند اگه مایلن درچهله زیارت ال یسین ما شرکت کنند با نام یه شهید ثبت نام کنند .برای اطلاع بیشتر پست «لیست عاشورائیان» را مطالعه بفرمایید .

نکته :ثبت نام حوزه های علمیه خواهران شروع شده .علاقه مندان به پیوندهای روزانه ی ما یه نگاهی بندازند .


نوشته شده در  شنبه 85/11/21ساعت  6:49 صبح  توسط گنجشک کوچک 
  نظرات دیگران()

بسم الله الرحمن الرحیم

 

تا حالا شده تصمیم بگیری دنیا رو عوض کنی یا حتی آدمهای دور وبرت رو ؟

از وضع اطرافیانش، از انحرافات اخلاقیشون ...حتی از مذهبی هاشون که پر از شک و شبه بودن ، از دختر عموش که با دست و پای برهنه جلوی نامحرم ظاهر می شه! از پسر خالش که چشمهای معصوم بچه کوچیکش رو به تصاویر مستحجن ماهواره عادت می ده ... از اون یکی که الکی و اون یکی که معتاده حتی داشت غصه یکی از فامیلهای دور رو می خورد که دخترش از راه نامشروع بچه دار شده بود . از اینکه دختر خاله 13-14سالش که اصلاح صورتش رو از نماز واجب تر می دونه !!! و شکایت از اینکه با وجود اینکه طلبه است،از تاثیر گذاشتن روی فامیل عاجزه !
می گفت نمی تونم به فامیل فشار بیارم ... همینطوری منو خانوادم رو از جمعشون طرد کردن! و غریبه به حساب می آرن جلوی من مذهبی بازی در می ارن و پشت سرم وای چکارها که نمی کنن؟

اون یکی از برادرش گله می کرد که ابروهاش رو زنونه برمی داره و از 13-14سالگی دوست دختر داره !...

من در جواب این دوستان فقط یه ماجرای واقعی رو تعریف کردم:

یه کشیشی لحظه های اخر عمرش بود ولی به شدت گریه می کرد . اطرافیان ازش علت گریه رو پرسیدن . با اندوه جواب داد:وقتی جوان بودم قصد داشتم همه دنیا رو عوض کنم ! مدتی که گذشت دیدم نه نمی شه ! تلاشم رو بر این متمرکز کردم که وضعیت کشور رو عوض کنم ! به میان سالی که رسیدم دیدم نه این هم نمی شه! تصمیم گرفتم مردم شهرم رو عوض کنم ، اون هم نشد،این سالهای اخر هم خواستم افراد خانوادم رو عوض کنم ،ولی اون هم نشد !!! تصمیم  گرفتم خودم رو عوض کنم، ولی دیگه وقت تمام شده بود ! و عمرم به پایان رسیده بود !. حالا که در آستانه مرگم فهمیدم که برای عوض کردن خانوادم ، شهرم ، کشورم ،و حتی همه دنیا باید قبلا خودم رو عوض می کردم !!! ولی من از تغییر دادن خودم غافل بودم .....

ولی یه کسی این کار رو کرد ... اون امام خمینی(ره) بود ... ایشون سالها خودسازی کردن و شخصیتی محکم و پولادین برای خودشان ساختن. بعد به جنگ ناهنجاریهای دیگران رفتند . امام توانست در مدت کمی نه تنها شهر و محله بلکه مردم یک کشور رو عوض کنه امام حتی معادلات سیاسی ابرقدرتها رو بهم ریختن و مسلمانها رو که در نهایت ذلت بودن عزت بخشیدن .

نکته : ثبت نام حوزههای علمیه خواهران شروع شده برای اطلاعات بیشتر به اینجا سر بزنید.


نوشته شده در  یکشنبه 85/11/15ساعت  12:3 عصر  توسط گنجشک کوچک 
  نظرات دیگران()

بسم رب الحسین علیه السلام
علم علمدار اگر زمین نمی خورد                                                 کسی به زیر تازیانه ها نمی مرد ....

با سلام
تاسوعای حسینی رو خدمت دوستان تسلیت عرض می کنیم. عزاداریهاتون قبول باشه .

الحمدلله چهله ما یه جورایی تکمیل شد. خدا را شکر. امروز اطلاعات تکمیلی رو خدمت دوستان ارائه می کنیم .

نحوه خواندن زیارت عاشورا : هر روز شما عزیزان از اذان صبح تا نیمه شب فرصت دارین تا زیارت عاشورا رو بخونید . زیارت عاشورا بدون وضو و در حال حرکت هم خوانده میشه . سجده ان هم مستحبه و میشه به پشت دست (درصورتی که سجده روی زمین ممکن نیست )هم سجده کرد. دوستان می تونن حتی وقتی سوار اتوبوس یا تاکسی یا مترو هم هستند زیارتشون رو بخونن و سجده رو به پشت دست انجام بدن و یا بعدا در جایی که ممکنه سجده کامل بکنن. زیارت با یک سلام و یه لعن خوانده میشه (اگه کسی مایل بود میتونه به صد سلام و صد لعن بخونه) چون مستحبه و نظر ما هم این بود  که همه بتونن شرکت کنن به این صورت در نظر گرفتیم .

اما در مورد چهله : هر کسی که چهله ما رو ثبت نام کرده .باید از روز عاشورا تا اربعین به تعداد شهیدی که خودش پیش نهاد داده زیارت عاشورا بخونه. اگه دوستان با نام دو سه شهید ثبت نام کردن و نمی تونن روز چند تا زیارت بخونن این زیارت ها رو بین دوستان و خانواده شون تقسیم کنند تا زیارت عاشورای ما هر روز چهل تا باقی بمونه . دوستان دقت داشته باشن که همه شر کت کنندگان روزی یه زیارت رو تا چهل روز (روز اربعین) باید بخونن .و اگه فراموش شد، در اسرع  وقت اعاده اش کنن.

یه توضیح کامل برایه اونایی که کامل متوجه نشدن : ما از فردا چهل نفری، هرکسی یه زیارت عاشورا می خونیم و ثوابش رو به روح بلند اون شهیدی که اون روز نوبتش شده تقدیم می کنیم و برای اون دوستی که با نام اون شهید ثبت نام کرده دعا می کنیم .

یه چیزی هم بگم دل اونایی که می تونستن اما شرکت نکردن بسوزه : هیچ کدام شما رو برای چهله من انتخاب نکردم، بلکه همه شما بادعوت رسمی اقا امام حسین علیه السلام اومدین . حواستون رو جمع کنید تا از این چهله به جا های خوبی برسین .من از همون اول یعنی شب پنجم که این طرح رو خواستم اجرا کنم توی مجلس عزاداری به اقا گفتم من کارم رو می کنم دعوتش با شما که هر کی رو خواستین دعوت کنین. من ندونسته کلیک می کردم و پیغام می ذاشتم .

التماس دعا : بعضی از دوستان با حاجات قشنگی شرکت کردن . بعضی ها هم مریض دارن مثل خود من برای برادرم که بعد عاشورا جراحی داره و برای مادر از گل بهترم که بیماره دعا کنید برای «ارزوهای بر باد رفته» و برای مریض اقا مهدی هم دعا کنید ولی قبل همه اینها دعای ما تعجیل در فرج دسته گل فاطمه سلام الله علیها باشه .دوستانتون رو خوب دعا کنید. خیلی ها از این چهله جاموندن قدر بدونید .

حرف اخر : اگه خدا قسمت کنه چهله بعدی چهله زیارت آل یاسین با شروع سال جدید که مقارن با اول ربیعه و ایام تاجگذاری اقامون حجت ابن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف است اگه مایلین زودتر شرکت کنید مثل اینبار وقت کم نیاریم .

لیست عاشورائیان ...

نام شرکت کننده ............................نام شهید ............................تاریخ

1- صبح صادق                                شهید نادر عبادی نیا                               سه شنبه 10/11
2- آهوی دشت معاصی                    شهید گمنام                                         چهار شنبه 11/11
3- فاطمه سادات                            شهیدان گمنام امامزاده صالح                   پنج شنبه 12/11
4- فاطمه سادات                            شهید مهران                                        جمعه 13/11
5- ورودی 84                                  شهید حاج علیرضا برادران نجار                 شنبه 14/11
6- علی اکبر                                   شهید مرتضی محبتی                             یک شنبه 15/11
7- خدا باهامه                                 شهید سید کاظم میر فخرالدین                 دوشنبه 16/11
8- فاطمه سادات                             شهید محسن حیدر خانی                        سه شنبه 17/11
9- نورا                                           پنج شهید گمنام                                    چهار شنبه 18/11
10- شکوفه                                    شهید سید محمد قریشی                       پنج شنبه 19/11
11- رها                                         شهید محمد خوش خواهش                     جمعه 20/11
12- نورا                                          شهید گمنام                                         شنبه 21/11
13-  بچه هیئتی                              شهید علی منطقی                                1شنبه 22/11
14- زهرا                                        شهید قدرت الله نجفی                             2شنبه 23/11
15- حسن                                      شهید یوسف کریمی                               3شنبه 24/11
16- دلسپرده                                   شهید احمد امینی                                 4شنبه 25/11
17- سیا وشی                                شهید طباطبائی                                    5شنبه 26/11
18- بی دل                                      شهید جمال هوشمند                             جمعه 27/11
19- عبد عاصی                                شهید گمنام                                           شنبه 28/11
20- یاور زینب                                   شیهد علیرضا اسکندری                          1شنبه 29/11
21- بی دل                                      شهید جلال هوشمند                              2شنبه 30/11
22- سید امیرآل یاسین                      شهید علی تورانلو                                  3شنبه 1/12
23- نورا                                          شهید گمنام                                          4شنبه 2/12
24- صبا                                          شهید گمنام                                           5شنبه 3/12
25- رها                                          شهید ادریس سلیمانی                            جمعه 4/12
26- مریم                                        شهید ابوترابی                                         شنبه 5/12
27- اهوی دشت معاصی                    شهید علی اکبر نوده فراهانی                    1شنبه 6/12
28- عبد الحسن                               شهید مرتضی بصیری                               2شنبه 7/12
29-اهوی دشت معاصی                     شهید بدری زاده                                     3شنبه 8/12
30- روح الله                                     شهید امیر طلایی                                    4شنبه 9/12
31- سپیده کاظمیان                         شهید جعفر کاظم پناه                               5شنبه 10/12
32- تسنیم                                      شهید منوچهر مدق                                  جمعه 11/12
33- منتظر گمنام                              شهید منتظر گمنام                                   شنبه 12/12
34- نورا                                          شهید گمنام                                            1شنبه 13/12
35- محمد حسین                             شهید ذبیح الله عابدی                               2شنبه 14/12
36- باصر                                         شهید عزیز فرامرزی                                   3شنبه 15/11
37- نورا                                           شهید گمنام                                            4شنبه 16/12
38-طلبه نت                                     شهید رضا حمیدی نور                                5 شنبه 17/12
39- نورا                                           شهید گمنام                                           جمعه 18/12

40- دلسپرده                                    شهید همت                                            شنبه 19/12
زیارت هاتون قبول . ما رو حلال کنید اگه بد توضیح دادیم . التماس دعا از همه دوستان. یاحسین(ع).
دوستان عزیز اشتباهات اصلاح شد .اگه باز مشکلی بود در خدمتم.التماس دعا .یا حسین(ع).
دوستان بزرگواری که بعد از عاشورا امدند اگه زیارت عاشورا خوندن ثوابش رو به اون شهیدی که نوبتش بوده تقدیم کنند و اگه نخوندن بخوانند و تقدیم کنند . برای همه دوستان دعا کنید .
تا باز یادم نرفته : از دوست بزرگوارمون « نورا » که در تکمیل کردن این چهله خیلی کمک کردن تشکر و قدردانی می کنم . یاحسین(ع).
« دوستانی که جدید میان سر می زنن برای حاج محمود هم دعای اساسی بکنید . فراموشتون نشه ها ! یا حسین (ع) .جمعه .»

 


نوشته شده در  دوشنبه 85/11/9ساعت  8:49 صبح  توسط گنجشک کوچک 
  نظرات دیگران()

 

بسم رب الحسین (ع)
امیری حسین و نعم الامیر   سرور فواد البشیر النذیر
  علی و فاطمه والداه          فهل تعلمون له من نذیر     

Image hosting by TinyPic

السلام علی الحسین الذی سمحت نفسه بمهجته، السلام علی من اطاع الله فی سره و علانیته ، السلام عل من جعل الله الشفاء فی تربته ...

با سلام 

ایام سوگواری اباعبدالله الحسین علیه السلام رو خدمتتون تسلیت عرض می کنم .عزا داریهاتون قبول . امیدوارم که از این دهه پربرکت نهایت استفاده رو ببریم . و عزاداریهای ما فقط به گریه کردن و سینه زنی خلاصه نشه . اصل اون معرفتس که باید افاضه بشه .

اما بیایم یاد امام حسین علیه السلام رو به همین چند روز خلاصه نکنیم ،اگه قصد دارین یه چهله از عاشورا تا اربعین داشته باشین با ما همراه بشید. اگه اقا امام حسین علیه السلام عنایت کنند ، طرحی رو خدمتتون ارائه می کنیم که یه چهله دسته جمعی و به امید خدا پر برکت داشته باشیم .
اما توضیح :هر کدام از دوستان که مایلن در چهله ما شرکت داشته باشن با نام یه شهید ثبت نام کنند . اگه تعداد به چهل نفر رسید بعد از قرعه کشی یک لیست چهل نفره خدمتتون ارائه میشه با نام چهل شهید . که از روز عاشورا تا اربعین حسینی هر روز یک زیارت عاشورا به نیت یکی از اون چهل شهید خوانده بشه و ثوابش به همان شهید هدیه بشه .
شاهد مثال :مثلا اقای زید با نام شهید (امیر طلایی)ثبت نام می کنن و قرعشون می افته به روز بیستم محرم، روز بیستم محرم تمام دوستان شرکت کننده در چهله زیارت عاشورا رو به نیت شهید امیر طلایی می خونن و ثوابش رو خدمت این شهید بزرگوار هدیه می کنن و برای اقای زید هم دعا میکنن.

چند نکته :
1- لطفا با نام سرداران شرکت نکید، چون ممکنه مثلا چند نفر با نام شهید همت ثبت نام کنن .
2- اگه کوچه،خیابان،یا محلتون به نام شهیدی مزین شده با نام اون شهید ثبت نام کنید تا ثوابش خدمت اونها هم برسه .
3- همراه با نام شهید نام، یا نام مستعار یا نام وبتون رو (هر کدام که مایلین) ثبت کنید تا روزی که نوبت شما شد دوستان برای شما هم دعا کنن.
4- ثبت نام برای چند زیارت عاشورا مانعی نداره .
6- اخرین مهلت ثبت نام تا شب تاسوعا است تا لیست رو مرتب کنیم و خدمتتون تقدیم کنیم .
7- برای توضیحات بیشتر در خدمتیم .


 


نوشته شده در  پنج شنبه 85/11/5ساعت  10:25 صبح  توسط گنجشک کوچک 
  نظرات دیگران()

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

برای یه مدت طولانی حرفی برای گفتن ندارم . فقط دعام کنید .


نوشته شده در  دوشنبه 85/7/24ساعت  3:9 عصر  توسط گنجشک کوچک 
  نظرات دیگران()

بسم الله الرحمن الرحیم

ان سوره که ایه ایه اش زهرا شد                                                 کوثر شد و مجتبی از او پیدا شد
سی جزء کتاب نور را کل کمال                                                     در نیمه این ماه خدا معنا شد

حضرت رسول اکرم (ص):اگر عقل و خرد تجسم می یافت چهره حسن را به خود می گرفت .

 میلاد سبط اکبر و نور دل حیدر و میوه قلب زهرا (س) را خدمت همه دوستان تبریک عرض میکنم .

امام غریب و مظلومم قول داده بودم که در راه کاستن از غربتت تلاش کنم الوعده وفا کمه ولی یاکریم اقبل منی الیسیر .
پاسخ به شبهه ای در مورد صلح امام حسن کوچکترین کاری بود که توانستم بکنم . 


نوشته شده در  دوشنبه 85/7/17ساعت  6:44 صبح  توسط گنجشک کوچک 
  نظرات دیگران()

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام ای ماه پر برکت ، که با تو پر کشید این جان             بسویت می شتابد دل ، دل مشتاق با ایمان

هنوز تو حسرت رفتن شعبان بودیم، که دعوت نامه ها اومد:
یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسکم لا تقنطوا من رحمته الله ، ان الله یغفر الذنوب جمیعاً انه هو الغفور الرحیم *
ای بندگانم که (در بدی کردن)بر نفس خود زیاده روی کردید ، هرگز از رحمت خدا نا امید مباشید . البته خدا همه گناهان شما را خواهد بخشید . که او خدای بسیار آمرزنده و مهر بانست .

که دعوتیم به مهمونی خدا: (یا ایها الذین امنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم ...)

و از اون طرف ندای رسول خدا صلی الله علیه و آله می یاد :
ایها الناس ...
قد اقبل الیکم شهر الله بالبرکته و الرحمه و المغفره...

هنوز باورم نمیشه من بی سرو پا دعوت شدم به مهمونی خدا .. و به چه سر و وضعی وارد مهمونی شدم .
رفقا بیایم خودمونو حاضر کنیم (البته یه کم دیر شده ولی اشکالی نداره)و به قول شیخ جعفر شوشتری :بگو: ای نفس قد دخل شهر الله المعظم . بعد از اگاهی در عظمتش بکوش .(شهر فضله الله و عززه .فلا تُهنه)مبادا کاری کنی که از روزه شهر الله غیر از تشنگی و گرسنگی برای شما چیزی نباشد .
ماه پاکی است به گناهان الوده اش مکن .ماه ازدواج با حورالعین است سه طلاقه شان مکن که دیگر نصیبتان نشود. چنانکه بعضی چنین کردند ....

در موقع افطار برای اونیکه غریبونه و تنها افطار میکنه در حالی که شایستشه همه ما مثل پروانه دورش بگردیم دعا کنیم .

برای اینم که صوم و صلاتت قبول بشه ازش بخواه دعات کنه که دعاش مستجابه . بهش بگو :«مساکم الله بالخیر یا حجته ابن الحسن عجل الله تعالی فرجک الشریف» 

از همه دوستان التماس دعا


نوشته شده در  جمعه 85/7/7ساعت  8:21 صبح  توسط گنجشک کوچک 
  نظرات دیگران()

    بسم رب الشهداء و صدیقین

    کبوترها 
           کبوترها

             هوای پرزدن دارم...

                     ولی بامن نمی آید 
                                   نمی آید .....

                                                 دلم دردا !

ولا تقولو لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاءُ عند ربهم یرزقون ....
این روزها خیلی حال و هوای شهدا رو داره و دل من گرفته از اینکه دیر متولد شدم. تا حالا شده احساس یه جامونده رو داشته باشی؟ هر وقت که یاد اونها که سفر رفتن می افتی یه غمی توی دلت خونه می کنه . یه غمی که هر چقدر خودتو به ظواهر و زیبایی های دنیا مشغول کنی دست از سرت برنمی داره . دلت می سوزه برای خودت که جاموندی ...(حالا ببین حال اونهایی که دوستهاشون جلوی چشماشون یا توی آغوششون شهید شدن چیه ؟) دلم برای شهدا تنگ شده .

هر چند طلبگی، عالمی داره اما ، باید اعتراف کنم :
                                صفایی ندارد ارسطو شدن                           خوشا پر کشیدن ، پرستو شدن

      کبوترها 
             کبوترها ...

                          نگاهی زیر پا

                                 گاهی

                                                اسیران قفس ها را 

                                                     قفس ها را .....

 


نوشته شده در  پنج شنبه 85/7/6ساعت  6:49 صبح  توسط گنجشک کوچک 
  نظرات دیگران()

بسم الله الرحمن الرحیم

ازچشم دوست شوق وجودت چکیده است
این باغ خشک غیر تو باران ندیده است
                   تو وعده بهشت پس از جهنمی
                   شعر جضور تو به درختان وزیده است
با احتمال این که تو ادینه می رسی
                    شوری میان کوچه دلها دویده است
                    این دست ، دست سبز نسیمی که هر بهار
هستی به جان مرده گلها کشیده است
گفتند تو ستاره جنگی و سالها ست
                    سرهای بیشمار به راهت بریده است
                    اما تو رحمتی که خداوند مهربان
در ماجرای خلقت ما افریده است
                    دریاترین نگاه غزل ساز و ابی ات
                    در چشم ارزوی زمان قد کشیده است
تو می رسی و ذهن جهان مست عطر توست
یعنی که سیب حضرت زهرا (سلام الله علیها) رسیده است ...

 

 


نوشته شده در  شنبه 85/6/18ساعت  6:27 صبح  توسط گنجشک کوچک 
  نظرات دیگران()

بسم الله الرحمن الرحیم

میلاد امام حسین علیه السلام

و قمر منیر بنی هاشم

و امام سجاد علیه السلام

مبارک باد


نوشته شده در  چهارشنبه 85/6/8ساعت  8:47 صبح  توسط گنجشک کوچک 
  نظرات دیگران()

<   <<   6   7   8   9   10      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
او خواهد آمد
زمان بازگشت ارباب...
[عناوین آرشیوشده]